پروژه پایانی(کارنمای معلّمی) امین جوانمرد

دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان رشته علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی

پروژه پایانی(کارنمای معلّمی) امین جوانمرد

دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان رشته علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی

امام سجاد عليه السلام:خدايا مرا بر تربيت، ادب آموزى و نيكى كردن به فرزندانم يارى فرما.(صحيفه سجاديه دعاى 25 ، ص120)
پروژه پایانی(کارنمای معلّمی) امین جوانمرد

امین جوانمرد هستم از استان گیلان،شهرستان تالش،دهستان خطبه سرا، دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان،پردیس علامه طباطبایی اردبیل.(95-91)
در این وبلاگ به تشریح تجارب زیسته و اندوخته ی نظری توأم با تجارب دوره کارورزی و راههای بهسازی حرفه معلمی خود در آینده می پردازم. محتوای این وبلاگ در قالب«کارنمای معلمی» در واحد درسی پروژه، ارائه گردیده است.هدف از این وبلاگ،آشنایی معلمان آینده از تجارب کسب شده اینجانب در طول چهارسال بوده و استفاده از محتوای این وبلاگ فقط با هدف مطالعه و کسب تجربه،آزاد بوده و استفاده های غیراخلاقی به منظور ارائه در دانشگاه و... مورد رضایت اینجانب نمی باشد.
این وبلاگ با کد رهگری 43966398 در سایت ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت گردیده است.
وبلاگ شخصی: www.Aminj.ir
ایمیل: Aminj313@yahoo.com
تلفن همراه: 09113457441

امام سجاد عليه السلام:خدايا مرا بر تربيت، ادب آموزى و نيكى كردن به فرزندانم يارى فرما.(صحيفه سجاديه دعاى 25 ، ص120)
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امین جوانمرد» ثبت شده است

از میان تمامی عوامل آموزشی و تربیتی، نقش معلّم به‌عنوان مهم‌ترین عامل نظام تعلیم و تربیت، جایگاه و اهمیت بسزایی دارد. معلّم در رشد و پرورش دانش‌آموزان، نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند. تمامی فعالیت‌های معلّم، مانند شناخت فرآیند رشد کودکان و نوجوانان، شیوه‌های تدریس و علاقه‌مندی به رشته تدریس خود، از عواملی هستند که در آموزش‌وپرورش دانش‌آموزان، دخالت زیادی دارند. معلّمانی که در تدریس خود از شیوه‌های متعددی استفاده می‌کنند، بر محتوای رشته تدریس خود تسلط دارند و به کار خود عشق می‌ورزند.این معلّمان دانش‌آموزانی توانا و خلاق پرورش می‌دهند. معلّم برای کسب موفقیت در تدریس، باید از نظریه‌های نوین آموزشی و روان­شناسی آگاهی و اطلاعات لازم و کافی داشته باشد‏(حیدری شاد، 1391). روش تدریس معلّم باید با اصول و اهداف آموزش‌وپرورش و ویژگی‌های شخصیتی دانش‌آموزان هماهنگ باشد، تا بتواند ضمن جهت دادن به فعالیت‌های تربیتی و آموزشی خود، شاگردان را به‌سوی اهداف تعلیم و تربیت هدایت و راهنمایی کند. فراگیران در هر یک از دوره‌های آموزشی نیازهای ویژه‌ای دارند. بنابراین آشنایی مربیان و معلّمان با خصوصیات رشد و نیازهای دانش‌آموزان در هر یک دوره‌های تحصیلی می‌تواند در پیشرفت یادگیری و رشد و تکامل شخصیت آن‌ها مؤثر باشد.

معلّمی که امروزه مورد تأکید جوامع آموزشی و سیستم تعلیم و تربیت جهانی است، معلّمی فکور و کارآمد است. ازآنجایی‌که رویکرد سازه­نگر در سیستم تعلیم و تربیت اهمیت یافته است،آموزش به شیوه معلّم­محور به آموزش دانش‌آموز­محور تبدیل شده است، امروزه معلّم به جای­ آن­که، تنها معلومات را در قالب سؤال­های کلیشه­ای به دانش­آموزان انتقال دهد، وظیفه نظارت، هدایت و راهنمایی را بر عهده دارد تا فراگیر خود به ساخت دانش خویش مبادرت ورزد. ازاین‌رو، ساختن گرایی یا رویکرد سازه­نگر یکی از ارکان اصلی نظام تعلیم و تربیت نوین است.

به نظر می­رسد، معلمی که امروزه می­تواند پاسخگوی نیاز­های سیستم تعلیم و تربیت باشد، باید به جدید­ترین یافته­های روان­شناسی تربیتی و روش­های نوین تدریس، مجهز گردد. اگر بخواهم در آینده یک معلّم کارآمد برای سیستم تعلیم و تربیت باشم، باید به اصول و نظریه‌های روان‌شناسی تربیتی و روش‌های تدریس مسلط باشم. باید اصولی را فراگیرم که به‌جای تنبیه دانش‌آموزان، مدیریت کلاس­ درس را بیاموزم. دانش­آموزان را هدایت کرده و تفاوت‌های فردی آنان را مدنظر قرار دهم و بر ویژگی‌های شناختی، عاطفی و عملکردی دانش‌آموزان آگاهی یابم. وقتی که تدریس خود را با یک سرعت یکنواخت انجام می­دهم، نباید انتظار داشته باشم که ­دانش­آموزان همگی به مفهومی که تدریس کرده­ام، مسلط شوند. زیرا همه­ی دانش­آموزان با یک سرعت یاد نمی­گیرند. از این رو، طبق مدل یادگیری تحصیلی کارول و یادگیری در حد تسلّط بلوم، باید زمان تدریسم را به گونه­ای تنظیم کنم که به دانش­آموزانی که خیلی فعال هستند، تمرین­های طبقه­بندی شده دهم تا احساس خستگی نکنند و برای آموزش دانش­آموزانی که مفهوم را نتوانسته­اند یاد بگیرند، زمان زیادی را صرف کنم.

دکتر سیف در کتاب روان‌شناسی تربیتی خود می‌گوید:’’رسالت آموزش و مدرسه، کمک به رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی و فیزیکی دانش‌آموزان است.‘‘‏(سیف‌، 1392، ص 637).

باید یاد بگیرم که اقدام پژوهی، درس پژوهی و به‌طورکلی «پژوهش حین عمل» از ابزارهای توسعة حرفه‌ای من است. برای تدریس مؤثر باید یاد بگیرم که همواره باید مطالعه کنم و دانش‌آموزان را برای زندگی در آینده آماده کنم. اگر هدف تعلیم و تربیت را طبق برنامه درس ملّی و سند تحول بنیادین، «تربیت شهروند مطلوب» مبتنی بر فطرت­گرای توحیدی و جهان‌بینی اسلامی بدانم، باید تدابیری را بیندیشم که از طریق آن، دانش‌آموزان را به‌عنوان یک انسان برای زندگی در جامعه در قالب شهروند مطلوب آماده سازم. اما باز هم در این زمینه نارسایی‌هایی وجود دارد. اگر بین دانشجومعلّمان فعال در عرصه‌های مختلف علمی و دانشجومعلّمانی که هیچ فعالیتی از خود نشان نداده‌اند تفاوتی نباشد، موجب کاهش انگیزه دانشجومعلّمان فعال می‌شود.

خواهند گفت:« وقتی‌که معدلمان و یا مقالاتمان هیچ تأثیری در ارتقای درجه معلّمی ما در آموزش‌وپرورش ندارد، پس چرا این‌همه تلاش می‌کنم».

یکی از انتقادات اساسی من به دانشگاه فرهنگیان، همین عدم تمایز بین دانشجومعلّمان است که باید برای دانشجومعلّمان فعال، نخبه و بااستعداد، امتیازاتی در نظر بگیرد.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۱۸
امین جوانمرد

دکتر حسن انوری در معنی واژه «آرمان» در کتاب فرهنگ روز سخن می‌نویسد:

’’تصوراتی که برای ساختن جنبه‌های گوناگون زندگیِ مطلوب در ذهن انسان‌هاست؛ آنچه باید باشد و به آن می‌اندیشیم‘‘‏(انوری‌، 1383، ص 15).

اگر معلّمِ­ آرمانی را معلّمِ کارآمد تعریف کنم، چه عاملی باعث می‌شود تا معلّمی را کارآمد بدانند؟ همه دانش‌آموختگان با معلّمان خوب و بد سروکار داشته‌اند. آیا تفاوتی بین آن‌ها وجود دارد؟ آیا معلّمان کارآمد باهوش‌ترند؟ آیا شخصیت آن‌ها با کار معلّمی بیشتر تناسب دارد؟ آیا برخی از افراد برای معلّمی زاده شده‌اند؟ این سؤالاتی است که در خصوص معلّم کارآمد می‌تواند مطرح شود.

معلمی هنر توأم با علم است.اگر مشوق فعالیت در حیطه معلمی در وجود یک معلم باشد، مسلماً سعی خواهد کرد تا بر اصول و بنیان­های نظری حیطه معلمی مسلّط گردد. به‌طورکلی، تحقیقات نشان می‌دهد که هوش و شخصیت معلّم، در مقایسه با توان عملی و کاربردی او در کلاس درس از اهمیت کمتری برخوردار است(گلاور و برونینگ‌، 1375، به نقل از اورتسون و اسمیلای، ص 10). یک معلّم کارآمد، مجهز به آخرین یافته‌های روان‌شناسی تربیتی مرتبط با حوزه  تدریس خود است.

من نیز به‌عنوان معلّم آینده نظام تعلیم و تربیت، باید به حدی برسم که در آن، قدرت تفکر دانش‌آموزان را پرورش دهم، رشد شناختی و مهارتی آن‌ها را تسهیل کنم، به‌خوبی از اداره کلاس درس برآیم. درس خود را در کیفتی بالا عرضه کنم و یادگیری دانش‌آموزان را ارزیابی کرده و خود را با شرایط متغیر تطبیق دهم. یکی از دغدغه­های ذهنی من این است که چه اقداماتی باید انجام دهم که مدرسه، به جای این­که محلی اجباری برای حضور دانش­­آموزان باشد، به مکانی نشاط­انگیز و شاداب برای آموزش و یادگیری تبدیل شود؟ «نیاز به دانستن» از جمله نیازهای رشد در سلسله نیازهای مزلو می­باشد. دانش­آموزان نیاز دارند تا برای زندگی مطلوب در محیطی که مورد هجوم انواع فرهنگ­ها است، بیاموزند و یک زندگی پویا برای خود رقم زنند. اما وقتی زمینه یادگیری صحیح و دانستن پویا، برای دانش­آموزان فراهم نشود و آن­ها حضور در کلاس­ها را یک نوع اجبار از سوی خانواده و مدرسه تلقی کنند، مسلماً آن­ها با آمادگی ذهنی خوب در کلاس حضور نمی­یابند. سعی در ارتقای انگیزه دانش­آموزان از جمله وظایف اصلی من خواهد بود. زیرا به خوبی می­دانم که هرچقدر هم به محتوای درسی تسلّط داشته باشم اما دانش­آموزانم برای یادگیری محتوای درسی انگیزه نداشته باشند، یادگیری با مشکل مواجه خواهد شد.

روش‌های تدریسی که استفاده خواهم کرد، باید متناسب با روحیة فراگیران و شرایط کلاس درس باشد. ممکن است در جوامع شهری، یک نوع روش تدریس، مؤثر واقع شود اما همان روش تدریس در جوامع روستایی نتواند کارساز باشد و بالعکس؛

به‌طورکلی، می‌خواهم معلّمی باشم که دارای ویژگی‌های زیر است:

ü     به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان ازلحاظ چگونگی تفکر اهمیت دهم.

ü     قدرت اندیشیدن (تفکر) را در دانش‌آموزان ارتقا بخشم.

ü     به‌سرعت بتوانم انگیزه دانش‌آموزان را ارتقا بخشیده و به‌راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار کنم.

ü     شرایطی را فراهم کنم که دانش‌آموزانم نسبت به من و کلاس درس، اعتماد داشته باشند.

ü     سعی کنم به‌جای پرورش حس رقابت، بر همکاری که تجارب یادگیری مثبتی را برای دانش‌آموزان در بردارد تأکید کنم.

ü     فعالیت‌های کلاس را به نحوی سازمان بخشم که موجب شکل‌گیری «خودپنداره مثبت» در فراگیران شود.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۱۷
امین جوانمرد