کارورزی، ابزار عملی توسعة حرفهای
کارآمد شدن دانشجومعلّمان در هر زمینه، چیزی فراتر از آموختههای نظری کلاس درس را میطلبد و نتایج مثبتی که از همپا شدن علم با عمل حاصل میشود بر هیچکس پوشیده نیست. دوره کارورزی امکان و فرصتی برای آشنایی دانشجومعلّمان با محیط کار محسوب میشود که نهتنها باعث افزایش قابلیتهای آنان برای اشتغال در آینده میشود، بلکه به کارورزان قدرت انتخاب بیشتری در انجام وظایف ارائهشده میدهد تا بتوانند بهتر به علاقهمندیها و گرایشهای خود در زمینههای مختلف پی ببرند و نقاط ضعف و قوت کار خود را ارزیابی کنند. در روانشناسی تربیتی نیز بحث کارورزی در قالب تئوریهای«کارآموزی شناختی»بیشتر و بهتر بحث میشوند.
هیچ جانشینی برای تجربة عملی وجود ندارد و کارورزی ابزاری است برای تبدیل زبان عمل به تجربه و تلاشی است برای ایجاد حلقههایی بین محیط عملی و مراکز آموزشی. همانند دیگر پروژهها، مدیریت، اولین و مهمترین عامل در شکلگیری یک برنامة کارورزی مؤثر است. با برنامهریزی صحیح میتوان اهداف یک کارورزی را با اهداف یک سازمان درهم آمیخت و کارورزی را بهعنوان یک راهکار در کنار نیروهای دیگر، برای حل برخی از مسائل درون سازمان به کار برد. البته در این میان نباید از حمایت کارورزان چشمپوشی کرد. درنتیجه، برنامهریزی و هدایت دانشجومعلّمان در امر کارورزی نهتنها تضمینکننده آیندة آنها خواهد بود، بلکه نیروی کار مناسبی را برای جامعة فردا آماده خواهد کرد.
عنوان کارورزی (1)، «مشاهده علمی و دقیق» بود. در این کارورزی، به توصیف هر آنچه در محیط آموزشی دیده بودیم، پرداختیم. از توصیف وضعیت فیزیکی مدرسه تا توصیف روابط عاطفی کارکنان با یکدیگر و با دانشآموزان، همگی در این کارورزی نوشته شد. ازآنجاییکه مشاهده، یکی از ابزارهای اولیه برای گردآوری اطلاعات و آشنایی با روابط بین پدیدهها است، بهترین گزینه برای شروع حرفه کارورزی بود.
در کارورزی (2) مقرر شد تا یک مشکل آموزشی در مدرسه یافته و سپس با گردآروی اطلاعات و شواهد،نسبت به رفع آن مشکل اقدام نماییم. در اصل ما به «اقدام پژوهی» پرداختیم. اقدام پژوهی ترجمه انگلیسی"Action research"است که "Action" به معنای عمل، اقدام، کنش، کار، فعالیت، طرز کار و تأثیر است(ایرانی و بختیاری، 1382، به نقل از قاسمی پویا، ص 42). و"research" نیز به معنی پژوهش (تحقیق) است. بنابراین"Action research"یعنی پژوهش متعهدانه یا پژوهش عملگرا، لذا هر تحقیقی که بهمنظور ایجاد دگرگونیهای اجتماعی بهخصوص ایدئولوژی خاص محقق صورت گیرد، با تحقیق کاربردی از طرفی و با پژوهشهای عملکردی از سوی دیگر متفاوت است(ایرانی و بختیاری، 1382، به نقل از ساروجانی، ص 42).
پژوهش در عمل، نوعی رویکرد پژوهشی است که در آن افرادِ مشغول در کاری،برای بهسازی و اصلاح وضع نامطلوب کار خود، با مشارکت افراد ذینفع در آن به پژوهش و مطالعه میپردازند (قاسمی پویا، 1392، ص 42). این نوع پژوهش، در سطح تدریس و یادگیری، برنامهریزی مواد آموزشی، سازماندهی مدارس، ارزشیابی دانشآموزان و سایر فعالیتهای آموزشی انجام میشود که در حقیقت ارائهدهنده روشی برای بهبود این فرایندها است (ساکی و دیگران، 1383، ص 61).
در کارورزی (2) در مدرسه 15 خرداد شهر اردبیل، توانستم در قالب اقدام پژوهی، اختلال در نوشتن یکی از دانشآموزان را حل کنم.
در سومین کارورزی، زمان آن فرا رسیده بود تا مستقیماً به تدریس بپردازیم. رویکردی که در این کارورزی مد نظر قرار گرفته بود،«کنش پژوهی» نام داشت. برای ارائه یک تدریس مؤثر،اولین قدم این بود که برای موضوعی که میخواهیم تدریس کنیم،یک طرح آموزشی و یا یک طرح فعالیت بنویسیم.در طرح آموزشی،سعی بر این است که با بهرهمندی از متدهای مختلف اثربخشی تدریس،تمامی اقدامات خود و دانشآموزان را از مرحلهی برقراری ارتباط با دانشآموزان تا مرحلهی سنجش عملکرد در قالب فرم خاصی، به رشته تحریر در آوریم. از آنجایی که نوشتن،یکی از ابزارهای توسعة جایگاه حرفهای معلم است، در این کارورزی سعی بر این بود تا دانشجومعلّمان،هر آنچه در فرآیند تدریس خود با آن مواجه شدهاند و اقداماتی که به منظور بهبود فرآیند یاددهی-یادگیری انجام دادهاند به صورت روایتی نوشته و سپس نقاط ضعف و قوت کار خود را سنجیده و برای تدریس مستقل و کارآمد آماده شوند.
و بالاخره در کارورزی چهار، که آخرین کارورزی دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان است، در قالب درس پژوهی، به تدریس یک درس پرداختیم. وقتی معلّمان با هم به گفتوگو میپردازند، مسلماً در خصوص مشکلات یادگیری دانشآموزان خود نیز سخن میگویند. درس پژوهی فرآیندی است که از طریق آن، معلّمان با کمک یکدیگر و با گفتوگو پیرامون یک مشکل در کلاسهای درس، یک نقشه ذهنی از آنچه قرار است بر روی آن کار کنند، رسم کرده و سپس طرح آموزشی متناسب با همان نقشه ذهنی را نیز نوشته و یکی از معلّمان به نمایندگی از گروه درسپژوهی که متشکل از چندین معلّم است،به تدریس میپردازد.بقیه معلّمان نیز در نقش داور، تدریس همکار خود را مورد نقد و کاوش قرار میدهند.
در این کارورزی، موضوعی که بیشتر ذهن مرا به خود مشغول کرده بود، بحث جامعهپذیری دانشآموزان بود. اینکه چطور میتوانم دانشآموزان را تا حدودی، شهروندانی آگاه و متعهد بار آورم. وقتی کتابهای درسی پایه چهارم دبستان را بررسی کردم، در کتاب مطالعات اجتماعی دیدم که درسهایی پیرامون شناخت محلّه و وظایف ما در برابر همسایگان وجود دارد.این موضوع را به استاد کارورزی پیشنهاد دادم و سعی کردم این مورد را در قالب درسپژوهی به دانشآموزان تدریس کنم.